بدست آوردن حمایت سازمان در مسیر چابکی

به نظر شما میشه تنهایی سخره نوردی کرد؟ احتمالا جواب شما اینه که بله امکان پذیر هست. اما هیچ وقت افراد حرفه‌ای در ورزش سخره نوردی، صعود تنها و تکی را به شما پیشنهاد نمی‌دهند. مگر وقتی خیلی حرفه‌ای باشید، خوب برای این پیشنهاد دلیل مشخصی هم وجود دارد، پای جان افراد درمیان است بنابراین تا آن زمانی که تجربه کافی را بدست بیاورید بهتر است با حمایت و پشتیبانی یک تیم جلو بروید.

درسته که چابک شدن موضوع مرگ و زندگی نیست اما شما هم فقط یک بار آن را امتحان می‌کنید در حقیقت اگر اولین تلاشتان برای چابک شدن ضعیف باشد، بعید هست که شانس مجددی داشته باشید و یا اینکه حداقل امکان تکرار مجدد این تلاش به زودی وجود نخواهد داشت.

خوب منظور از تیمی یا گروهی از پشتیبان‌ها (team of supporters) چیست؟

تیمی از پشتیبان‌ها به معنی داشتن یک تیم چابک حرفه‌ای نیست، در واقع به این معنی است که شما باید در اطرافتان افرادی را داشته باشید که از روشی فعلی انجام کارها ناراضی باشند. افرادی که می‌خواهند در نتایج بهبود مشاهده کنند.

احتمالا شما به عنوان یک متخصص چابک در مورد چابکی و منافع آن با همکاران خودتون صحبت کردید، باید دقت کنید کدام یک از افراد بیشتر ار سایرین شوق و اشتیاق دارند؟ آیا شخص دیگری هم در مورد چابکی در حال تحقیق و جست و جو هست؟ آیا شخصی در زمینه چابکی در حال آموزش هست؟

سوال مهم این است که این افراد مشتاق و خواستار مدیریت چابک پروژه در چه سطحی از سازمان شما وجود دارند؟ دقت داشته باشید نکته این نیست که همه سازمان همراه شما باشند بلکه شما باید افراد درست و مناسب برای حرکت به سمت چابکی را همراه خود کنید.

یک تصویر سازی خوب برای این مفهموم استفاده از کیک عروسی سه طبقه است.

اولین طبقه زیرین همان مشارکت‌های فردی و عمومی هستند جایی که به اصطلاح پایه حرکت شما را می‌سازد. افراد در این لایه، افرادی هستند که در سنگر چابکی در حال کار هستند. برای آشنایی افراد در این لایه به ارائه خوب نیاز دارید. در این لایه احتمالا باید تعداد بیشتری از افراد را به نسبت دو سطح دیگر با چابکی آشنا کرده و همراه خود کنید. در واقع باید رهبران فکری در هر یک از رشته ها که نقش اساسی را دارند شناسایی کنید.

برای مثال در نقش IT این ایده خوبیه اگر برای هر یک از شاخه های IT یک پشتیبان پیدا کنید. مدیریت پروژه، تست، توسعه، تحلیل گر کسب و کار و غیره.

لایه بعدی کیک که از لایه اولیه مهمتر است، مدیریت میانی middle management است. چرا این لایه مهم است؟ برای هر مشارکت انفرادی که در تیمتان نیاز دارید آن افراد به افرادی گزارش می‌دهند که مدیران آنها هستند. به خاطر داشته باشید اون افراد نظرات خودشان را مینویسند و حتی قوی ترین مشارکت کننده فردی در تیم شما کاری که مدیرش از وی بخواهد را انجام میدهد. پس داشتن پشتیبانی مدیران میانی هر یک از افراد مشارکت کننده در تیم چابک شما امری بسیار مهم است.

خوب نوبت به لایه بالایی کیک می‌رسد. همان‌طور که شما حدس زدید مدیران ارشد در این لایه قرار دارند. اینجا جایی است که حمایت از شما واقعا حیاتی است این سطح کیک در واقع چراغ سبز اصلی به شما را نمایش می‌دهد. شما در این به یکی از مدیران بسیار با نفوذ نیاز خواهید داشت.

البته در اینجا حتما معنی با نفوذ مساوی با محبوب نیست، شما نیاز به کسب حمایت از مدیر ارشدی دارید که تمایل و شوق بی اندازه‌ایی برای موفقیت در پروژه‌های جدید دارد. ایده‌آل‌ترین حالت این است که این مدیر توسط همتایان خود به عنوان رهبر مورد قبول باشد. کسی که به آن‌ اعتماد دارند ایده‌های بزرگ را با موفقیت انجام دهد.

زمانی که پشتیبان‌های کلیدی خود را شناسایی کردید، مرحله بعدی صحبت کردن با آنهاست. صحبت در مورد اینکه از چابکی چه چیزی یاد گرفتید. در این مرحله نباید انتظار داشته باشید هر کسی بلافاصله بعد از شنیدن صحبتهای شما، همراهتان شود. صبور باشید و بدانید برای پاسخ به سوالات افراد نیاز به تحقیق مستمر دارید بدون شک اگر این کار را کنید آنها همراه خود کرده‌اید.

در بخش دوم این مطلب در مورد این موضوع صحبت می‌کنیم که چطور می‌توانیم به مخالفان رویکرد‌های چابک پاسخ دهیم و آنها را متقاعد کنیم.

زمانی که در سال 2001 بیانیه چابک نوشته شد، همه آن را یک نوشته انقلابی می‌دانستند. بیانیه چابک اساس و چارچوب شیوه‌های جدید توسعه را تدوین کرد. این سند می‌گوید:

اصول چابک توسعه نرم‌افزار به زبان انگلیسی
اصول توسعه چابک نرم افزار به زبان فارسی

خوب اصول اساسی توسعه چابک نرم افزار را در تصاویر بالا خواندید؟ انقلابی و بحث برانگیز است درسته؟ هم در آن زمان انتشار آن و هم همین حالا. حالا چرا اینطور فکر می‌کنیم؟

مشکل اصلی در این است که مخالفان چابکی فکر می‌کنند که در مدیریت چابک بعضی کارها به صورت کلی انجام نمی‌شود، خوب یعنی نگرانی مشترکی که باید آنها را رفع کنید اینهاست: اینکه ما از فرآیندها و ابزارها استفاده نمی‌کنیم. اینکه مستندات ایجاد نمیکنیم اینکه نسبت به مشتریان تعهدی نداریم و اینکه ما برنامه ریزی نمی‌کنیم. اما این واقعا منظور بیانیه چابک نیست اما مخالفان روش‌های چابک ممکن است این موضوع را درک نکنند.

از اینجای پست به شما کمک می‌کنیم تا بتوانید به آنها توضیح دهید.

ما در روش چابک هم فرآیند داریم و هم و استفاده از ابزار را نیز پیشنهاد می‌دهیم. تفاوت اصلی در تمرکز چابکی است جایی که بیشتر تمرکز بر روی افراد و تعاملات بین آنها بایکدیگر است. در شرایط عملی این یعنی افراد چابک (Agilist)، افراد درست و مشتریان درست را در تیمشان می‌خواهند. می‌خواهند این افراد باهم و در کنار هم کار کنند تا مطمئن شوند سیستم دقیقا همان چیزی است که به آن نیاز است.

فرایندها و ابزارهایی که برای انجام کار مورد استفاده قرار می‌گیرند، نسبت به افراد و تعاملات که وجود آنها کار را در سراسر پروژه تعریف می‌کند، اهمیت کمتری دارند.

نگرانی بعدی این مورد است که گفته می‌شود افراد چابک (شاید چابکاران واژه مناسبی باشد) هیچ مستنداتی تولید نمی‌کند. پاسخ شما در این مورد نیز بسیار شفاف است. مشخصاً که ما هم به عنوان افراد چابک مستندات ایجاد می‌کنیم. این فقط به این معنی است که یک تیم چابک ساعت‌ها برای مستندسازی و طراحی قبل از اینکه برای ساختنش تلاش بشه وقت نمی‌گذارد. تیم از ابزارهای طراحی سبک استفاده می‌کند که می‌تواند به سادگی یک تخته وایتبرد باشد و سپس برای ساخت راه حل شروع به تلاش می‌کند.

اکثر قطعات کاری در روش چابک شامل مستند سازی طراحی‌ها و استفاده از چیزهایی است که ساخته شده است. تفاوت بزرگی در اینجا این است که قبلا همه اسناد طراحی شده در همان ابتدا نوشته شده اند و هرگز برای مطابقت با آنچه ساخته شد، به روز نمی شوند در صورتی که فرایندهای چابک آن را به هم نزدیک می‌کنند تا طراحی ایجاد شود و مستندسازی همه در همان زمان اتفاق بیفتد.

موضوع بعدی این است که بیان می‌شود در مدیریت چابک پروژه تعهد نسبت به مشتریان وجود ندارد. در روش‌های قدیمی مدیریت پروژه مشتریان به تیم پروژه مراجعه می‌کردند و می‌گفتند پروژه X یlرا که مثلا یک تاپ درختی است میخواهند و برای چندین ماه تیم پروژه را ترک می‌کردند بدون اینکه ببیند پروژه چطور پیش رفته است. این روش به عنوان مذاکره در قرارداد نیز معروف است. مشتری توضیح می‌دهد که چه چیزی می‌خواهد و تا زمانی که کار تکمیل شود کاری با شما به عنوان تیم پروژه ندارد.

اما روش چابک از مشتری می‌خواهد تا در تعامل و مشارکت فعال در فرآیندها با تیم پروژه همراه بماند تا دقیقا چیزی که می‌خواهد را دریافت کند. این کار تنها به این روش اتفاق می‌افتد که از آنها برای مشارکت تعهد بگیرید و طراحی را با مشارکت با مشتری و تیم اصلاح کنید.

پس ما همچنان به کار متعهد هستیم. ما فقط می‌دانیم که اگر مشتریان در کنار ما باشند و به ما کمک کنند کار به آسانی پیش می‌رود و نتیجه با خواست همه ذینفعان کلیدی مطابقت خواهد داشت.

در نهایت مورد آخر که میگویند شما چابک کاران از برنامه ریزی استفاده نمی‌کنید و بدون برنامه ریزی انجام کار و پروژه مثل جنگل وحشی است و چطور ممکنه کار بدون برنامه ریزی پیش برود؟

ممکن است این دیدگاه را از افراد مختلفی مثل مدیران پروژه، مشتریان و حتی تحلیل گران کسب و کار بشنوید.

اما در واقع پنج مرحله در برنامه ریزی چابک (Agile planning) داریم. چابکاران برنامه ریزی را دوست دارند و خیلی هم زیاد دوست دارند به طوری که در فواصل معینی این کار را انجام می‌دهند. در روش سنتی همه برنامه ریزی‌ها در ابتدای کار انجام می‌شد و معمولا هم بازبینی نمی‌شد. چابکران معتقدن و دیده‌اند که شما صرفا با درجه ایی از دقت که میتوانید آن را ببینید قادر به برنامه ریزی هستید. این به برنامه‌ریزی افقی horizon planning مشهور است.

تیم چابک با یک نگاه و تصور از محصول شروع به کار می‌کند بنابراین می‌دانند به کجا حرکت می‌کنند. در مرحله‌ی بعدی به یک نقشه راه محصول (product road map) که در آن محصول به عناصر کاری بزرگی شکسته شده است و به قطعات زمانی که فکر می‌کنند کار انجام می‌شود تقسیم می‌کنند.

در مرحله بعدی همان بخش های بزرگ کاری به قطعاتی تقسیم می‌شوند و بعد، آن‌ها اولین بخش برنامه ریلیز را انتخاب می‌کنند، این کار را با sprints انجام می‌دهند.

و در نهایت هر روز تیم دور هم جمع میشود و برنامه کار هر روز را انجام می‌دهند.

وظیفه شما به عنوان یک قهرمان چابک این است که عقاید مخالفان چابک را با واقعیت رد کنید.

Share Post

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

فرم ورود به پروداکت

ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید

کاربر جدید هستید؟ ثبت‌نام در پروداکت