حتما شما هم مثل خیلی از مردم تا به حال به خانهی جدیدی نقل مکان کردهاید، خیلی از مردم هر ساله یا هر چند سال اینکارو میکنند و البته طبیعی است که معمولا کسی دوست نداره جابجا بشه. بخاطر مسائل زیادی مثل هزینههای جابجایی، تلف شدن زمان و استرس زا بودن نقل مکان کردن. اما هر کسی هم مجموعه دلایل مخصوص خودش رو داره، یکی فضای بیشتری میخواد، یکی حیاط بزرگتر یکی هم برای کوتاه تر شدن مسیر رفت و آمد.
اما چیزی که مهمه این هست که برای هر فرد مجموعه از دلایل منحصربه فرد برای جابجایی وجود داره. اگر بدون هدف و بدون درک اون اهداف فرآیند جایجایی رو شروع کنیم احتمالا مجبور میشویم سال بعد مجددا یا چند سال بعد مجددا نقل مکان کنیم.
خوب تغییر در روش مدیریت پروژه هم مثل همین تغییر در محل زندگی کردنه. یعنی برای هر شرکتی مجموعه دلایلی منحصریه فردی وجود داره که اونهارو را مجاب میکنه تا به سمت چابکی حرکت کنند. واقعیت این هست که هیچ راه میانبری هم وجود نداره و یا الگو یا شابلونی که برای همه مناسب باشه هم وجود ندارد. در واقع درک دلایل تغییر به سمت چابکی برای هر شرکت بسیار مهم و اساسی است. اینکه درک کنید چابکی چرا و اصلا چگونه قرار است به شما کمک کند؟
در اینجا باهم تعدادی از دلایل مشترک برای تغییر به سمت چابکی را بررسی میکنیم، یعنی اگر به دنبال این موارد هستید دلیل کافی برای چابک شدن را هم دارید:
- تحویل به موقع Timely Delivery
- ضعف در کیفیت Lack of Quality
- زمان ورود به بازار Time to Market
حتما شما هم از پروژهایی که ماهها و سالها طول کشیدند و در نهایت هم به بهره برداری نرسیدند گفتید و شنیدید، صاحبان پروژه و کارفرماها خسته میشوند و نهایتا پروژه را کاملا متوقف میکنند. با خودشان فکر میکنند چرا باید باز هم پولهایشان را به هدر بدهند؟ مشکل دیگری هم که افراد صاحب پروژه دارند این است که اصلا نمیدانند که چه بخشی از پروژه چه زمانی تحویل آنها داده میشود و در نهایت از اینکه کار ادامه پیدا کنه ناامید میشوند چون کوچکترین نقطه روشنی در انتهای مسیر پروژه نمیبینند. کمی بعدتر هم موضوع مهمتری برایشان مطرح میشود و بدون اینکه ارزشی ارائه شده باشد پروژه کنار گذاشته میشود.
خوب چابکی دقیقا پیشنهادی برای چنین موقعیتهایی است:
تمام تلاشها در روش چابک در مورد ارائه ویژگیهایی است که کار میکنند (Working Software) آنهم در بازههای دو تا چهار هفته ایی. به این دورههای کوتاه تحویل، تکرار (Iterations) و یا اسپرینت (Sprints) گفته میشود.
در هر اسپرینت همان نرم افزارهای کارکننده (working Software) توسعه داده میشوند، به ذینفعان نمایش داده میشود و برای ادامه کار از آنها اجازه گرفته میشود.
نکته: منظور از working Software یا نرم افزارهای کارکننده در واقع همان ویژگیهای است که در هر یک از اسپرینتها توسعه داده میشود و چون با توسعه هر یک از ویژگیها ارزشی به کسب و کار اضافه میشود به همین دلیل آنها را نرم افزارهای کارکننده مینامند. (اینکه هر یک به تنهایی عملیاتی هستند و نیازی نیست تمام پروژه تکمیل شود تا ارزش ملموسی لمس شود).
اگر ارزش کافی ارائه شود، پروژه به خوبی پایان میپذیرد. اگر هم ویژگیهای بیشتری نیاز باشد، تیم کار خودش را ادامه میدهد و چرخههای تکرار iterative cycle را مجددا طی میکنند. به این ترتیب دیگر پروژه بی پایان نداریم.
مورد بعدی مشکل در پروژههای آبشاری، ضعف در کیفیت است. و وقتی هم که بالاخره چیزی تحویل داده میشود به سختی با آنچه که کسب و کار شما در ذهن داشته شباهت دارد. شایدم بدتر، پروژه شبیه آن چیزی که میخواستید هست اما خوب کار نمیکنه! یک تصویر معروف هست که این موضوع را خیلی خوب نمایش میدهد: (برای مشاهده نسخه بزرگ بر روی تصویر کلیک کنید)

احتمالا اگر بعد از دیدن این تصویر خندید این موضوع به تجربه مشابهتون برمیگرده.
در رویکرد چابک از راهای مختلفی میتوانید از تطابق بین آنچیزی که خواسته بودید و آنچه تحویل شما داده میشود اطمینان حاصل کنید. منظور در اینجا تحویل گرفتن پروژه ایی که کار نمیکند نیست بلکه این بررسی توسط تیم پروژه با شما در تمام طول پروژه صورت میگیرد.
خوب در این راهکار چابک که به اون رویکرد توسعه تکرارشونده iterative development approach گفته میشود به جنگ مشکل ضعف در کیفیت میرویم.
نه تنها کسب و کار (اسپانسر یا کسی که پروژه را سفارش داده) هر چند هفته یک بار محصول (working Software) را مشاهده میکنند بلکه محصول در تیمفنی و کسب و کار توسط مالک محصول یا متخصص موضوع نیز ارائه میشود.
در مدیریت چابک پروژه، مالک محصول (product owner) یا به اختصار PO یک فرد از تیم کسب و کار است (business person) که حداقل 60 درصد از زمان خود را به کار در تیم اختصاص میدهد. (البته این تعریف مالک محصول نیست و صرفا به دلیل اهمیت اختصاص زمان از طرف مالک محصول برای ارائه به تیم در اینجا به آن اشاره شد).
هر روز، مالک محصول با تیم کار میکند، در تعامل است و نیازمندیها را تعریف میکند تا مطمئن شود تیم فنی و کسب و کار به خوبی از نیازها و اهداف هر ویژگی و اسپرینت و در نهایت کل پروژه مطلع هستند. همچنین مالک محصول در تمامی طول چرخه حیات توسعه محصول development life cycle محصول را تحت نظر دارند.
همه این نظارت ها و بررسی ها به این دلیل صورت میگیرد که در انتهای هر اسپرینت محصول با کیفیت و دقیقی تحویل داده شود.
دلیل بعدی برای چابک شدن شرکتها، افزایش سرعت زمان حضور در بازار (Time to Market) است. این دلیل ارتباط نزدیکی به نوآوری دارد که در مطلبی با عنوان چابکی و حاشیه سود کسب و کارها در مورد آن صحبت کردیم.
چیزی شبیه اینکه رقبای اصلی ما همیشه درحال سوق دادن ما برای حضور سریعتر در بازار با یک ویژگی جدید هستند. یا با ویژگیهای جدید خود ما را به سمت بازار سوق میدهند.
در چابک شدن به این نیاز با کوتاه کردن چرخه عمر تحویل پاسخ داده میشود. وقتی تیم شما برای انجام یک اسپرینت همه تلاش کاری خود را به کار میگیرد، شرکت شما هم میتواند آیتم های جدیدی را خیلی سریع به بازار ارائه کند.
دیدن مکرر محصولات و ویژگیهاشون باعث خلق ایدهها و نوآوریهای جدید میشود که تیم حواس جمع شما به زمان میتواند آن را به آسانی به اسپرینت بعدی منتقل کند.
یک تیر و دو نشان. یعنی زمان سریعتر ورود و عرضه به بازار و افزایش ظرفیت برای نوآوری و ارزش آفرینی. با این فرمان جلو رفتن باعث میشه رقبای شما تا مدت زیادی نتوانند به شما برسند.
همه این دلایل موقعیتی برای حرکت کردن به سمت چابکی یک چیز مشترک درون خود دارند. همه این دلایل صرفه جویی هزینه ایی دارند.
در هر پروژه ایی که فقط بخشی از آنچه که لازم بوده را تحول داده شده و اون هم به صورت کند و با کیفیت پایین برای شما هزینه ایجاد میکند، هزینههای بسیار زیاد.
هدف چابکی این هست که هزینههای کلی شما را با حل کردن بقیه مشکلات، کاهش دهد. اگر شما بتوانید محصولات نوآورانه ای با کیفیت بالا و با سرعت بیشتری ارائه دهید هزینه ماندگاری شما در کسب و کار کمتر و کمتر خواهد شد.
پس بدون درک روشن از دلایلتان برای چابکی، این تغییر را شروع نکنید.
کمی وقت بگذارید و از کسب و کارهای رقیب و همکارتان بپرسید که آنها چه مشکلاتی را میبینند که میتوانید با چابکی آنها را حل کنید. سپس آن مشکلات را به صورت اهداف دربیاورید و به آنچه که در مورد چابکی میدانید نگاه کنید و ببینید چه راهکارهایی در اختیار شما قرار میگیرد.
در مطلب بعدی برای ایجاد تصویر روشنتر از مشکلات و بررسی محیط با مطلبی با عنوان ارزیابی محیط کسب و کار و چابکی در خدمت شما دوستان عزیز هستم.
لطفا نطرات ارزشمند خودتان را با من در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.